کــــــــــارو

آثار کــــــــــــارو

کــــــــــارو

آثار کــــــــــــارو

عشق درو

رفته بودیم که دور از انظار دیگران ، ساعتی با سرگردانی یک عشق بی پناه ، زیر روشنایی مات ماه ، گردش کنیم ...

آسمان کاملا صاف بود . مهذا ، پاره ابری سیاه ، صورت نازنین ماه را ، در سیاهی خود ناپدید کرد ... گفتم : آسمان به این صافی ، معلوم نیست این قطعه ابر سیاه ، از گریبان ما چه می خواهد ، ... اشاره به ابر کرد ، آهی کشید وگفت : آن ؟

آن ابر نیست ! عصاره است . عصاره ی ناله های پنهانی عشاق واقعی است ... روی ماه را پوشانده است ، تا ماه شاهد عشق دروغ من و تو نباشد.